کد خبر:787
گزارش اختصاصی | از مرصاد تا بلوچستان؛ روایت زندگی و شهادت شهید شوشتری

امروز، سالروز شهادت سردار شهید نورعلی شوشتری است؛ فرماندهای که پس از سالها حضور در خط مقدم دفاع مقدس، سنگر جهاد را در میدان وحدت ادامه داد. او مردی از تبار اخلاص و ایمان بود که جان خود را در راه همبستگی شیعه و سنی و امنیت مردم سیستان و بلوچستان فدا کرد؛ سرداری که لبخندش پیام صلح بود و شهادتش، مهر جاودانه بر وحدت ایرانیان.
به گزارش ایثارنیوز، شهید نورعلی شوشتری در چهاردهم اسفند ۱۳۲۷ در روستای ینگجه از توابع نیشابور چشم به جهان گشود. کودکیاش در خانوادهای متدین و زحمتکش سپری شد و از همان نوجوانی روحیهای آرام، مردمی و سرشار از میل به خدمت در وجودش آشکار بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به صف پاسداران انقلاب پیوست و از نخستین نیروهایی بود که امنیت کشور را رسالت خود دانست.
با آغاز جنگ تحمیلی، او به جبهههای جنوب و غرب اعزام شد و در عملیاتهای سرنوشتسازی چون بیتالمقدس، والفجر ۸ و مرصاد حضوری مؤثر داشت. شوشتری در طول سالهای دفاع مقدس فرماندهی لشکر ۵ نصر، قرارگاه نجف و سپس قرارگاه حمزه سیدالشهدا را برعهده گرفت. روحیه خستگیناپذیر، ایمان راسخ و نگاه پدرانهاش، او را به یکی از محبوبترین فرماندهان بدل کرد. هفت بار مجروح شد، اما هرگز از میدان عقب ننشست؛ چراکه باور داشت جهاد، راه ماندگاری انسان مؤمن است.
در دوران دفاع مقدس، شهید شوشتری با شهدای بزرگی چون مهدی باکری و عبدالحسین برونسی همرزم بود. روایتهایی از همسنگرانش نشان میدهد که در اوج فشارهای جنگ، با شوخطبعی و آرامش روحی نیروها را دلگرم میکرد. مهدی مهدوینژاد از فرماندهان آن دوران میگوید: «وقتی از او درخواست نیروی کمکی کردیم، با خنده گفت: چی شده؟ چند تا دختر و پسر اومدن، بزنید پدرشون رو دربیارید!». پشت همین لحن ساده، دلی محکم و باایمان پنهان بود که میدان نبرد را با توکل میگرداند.
پس از پایان جنگ، شوشتری به جای آرام گرفتن، مسیر تازهای از جهاد را برگزید. جانشینی نیروی زمینی سپاه و سپس فرماندهی قرارگاه قدس در زاهدان، فرصتی بود تا روح جهادیاش را در مسیر وحدت و سازندگی بهکار گیرد. او با حضور در میان طوایف بلوچ، میان شیعه و سنی بذر اعتماد کاشت و باور داشت که امنیت پایدار تنها در سایه محبت و همدلی حاصل میشود.
وصیتنامه او، همچون آینهای از ایمان، هنوز زمزمه رزمندگان است:
«دیروز از هرچه بود گذشتیم، امروز از هرچه بودیم گذشتیم... جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد. الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم.»
صبح ۲۶ مهر ۱۳۸۸، سردار شوشتری برای برگزاری همایش وحدت اقوام و مذاهب در منطقه پیشین بلوچستان حضور یافت. همانجا که قرار بود پیام صلح بدهد، هدف حمله تروریستی گروهک جندالله قرار گرفت و همراه جمعی از همرزمان و علمای اهل سنت به شهادت رسید.
رهبر معظم انقلاب در پیامی، او را «سرداری مؤمن، مردمی و خستگیناپذیر» خواندند. پیکر مطهرش با شکوهی کمنظیر در نیشابور تشییع و در گلزار شهدای بهشت فضل آرام گرفت.
امروز نام شوشتری، نه فقط در تاریخ نظامی ایران، بلکه در قلب ملت به عنوان نماد وحدت و انسانیت ثبت شده است. او در لباس رزم نیز اهل زندگی بود، و حتی تفنگش را برای دفاع از زندگی مردم برمیداشت. سیستان و بلوچستان هنوز یاد او را زنده نگه داشته؛ سرداری که برای آبادی و عشق جنگید و با شهادت، جاودانه شد.